معنی مخترع نفتالین

حل جدول

لغت نامه دهخدا

نفتالین

نفتالین. [ن َ] (فرانسوی، اِ) ماده ٔ خشک بدبوی سفیدرنگی که از نفت گیرند و برای جلوگیری از بید زدن پارچه و لباس آن را بر بافته های پشمی چون جامه و قالی و قالیچه پاشند، همچنین برای دفع موریانه به کار برند.


مخترع

مخترع. [م ُ ت َ رَ] (ع ص) از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده. تازه پدید آورده: عالم مخترع است هم به صورت و هم به هیولی. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 24). به حکم آنکه صناعت شعر در بدو امر مخترع طبع عرب و مبتدع خاطر ایشان بوده است. (المعجم چ 1 ص 50). || (اصطلاح بدیعی) صنعتی است که معانی و لطایف تازه برانگیزد و تشبیهات و صنایع نو ایجاد نماید. مثال:
فلک جلال تو را وزن کرد با مه نو
به پله ای که تو بودی سبک گران آمد
اگر نبود گران سوی تو بگوی چرا
تو بر زمینی و ماهش بر آسمان آمد.
(مرآت الخیال چ بمبئی ص 112).
|| کلمه ٔ انشاء کرده شده. (ناظم الاطباء).

مخترع. [م ُ ت َ رِ] (ع ص) اختراع کننده و کار نو بیرون آرنده. (غیاث). آفریننده و کار نو بیرون آورنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نوکننده. (دهار). آفریننده و از نو بیرون آورنده و موجد و مبدع و اختراع کننده و ایجادکننده و پدیدآورنده و آغازکننده و پیداکننده ٔ صنعت و علم و رهیاب و انشأکننده. (ناظم الاطباء):
مبدع هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست.
نظامی.
تصنیف هر مبتدئی و تألیف هر مخترعی از سخن لاغر و فربه و خلل و حشو و زیاده و نقصان خالی و صافی نباشد. (تاریخ قم ص 14). || شکافنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || خیانت کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خیانت کننده و مکرکننده و فریبنده. (ناظم الاطباء). || کسی که مال سواری موقتاً وام می دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراع شود.

فرهنگ معین

نفتالین

(نَ) [فر.] (اِ.) جسمی است که از قطران زغال سنگ بدست می آید جامد و سفید با بلورهای درخشان و بوی نافذ است. در صنایع رنگ سازی و عطرسازی به کار می رود. نوع ناخالص و نامرغوب آن برای دفع حشرات مفید است.


مخترع

(مُ تَ رِ) [ع.] (اِفا.) اختراع کننده، ایجادکننده، آن که چیز جدیدی را اختراع کرده است.

فرهنگ عمید

نفتالین

ماده‌ای جامد، بدبو، و سفیدرنگ به‌صورت گَرد و پوسته‌های نازک که از قطران زغال‌سنگ به‌دست می‌آید و برای محافظت پارچه‌های پشمی، قالی، و قالیچه از بید و موریانه به کار می‌رود،

واژه پیشنهادی

نفتالین

نفتالو

فرهنگ فارسی هوشیار

نفتالین

ماده ای است خشک و بدبوی و سفید رنگ که از نفت گیرند و برای جلوگیری از بید زدن پارچه و لباس های بافته پشمی و قالی و همچنین برای دفع موریانه بکار برند

فارسی به ایتالیایی

فارسی به عربی

مخترع

مبدع، مخترع

عربی به فارسی

مخترع

مخترع , جاعل

تعبیر خواب

مخترع

شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود
دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت.
فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها

معادل ابجد

مخترع نفتالین

1931

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری